تحلیل شهودی هستی و استنباط وجود واجب نزد ابن سینا

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 107

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ORJ-10-20_014

تاریخ نمایه سازی: 24 مهر 1401

چکیده مقاله:

شیوه های کسب معرفت خدا همواره از دغدغه­های­­­­ فیلسوفان بوده است. در فلسفه اسلامی ابن سینا در آثار خود معرفت خداوند را مورد بررسی قرار می­دهد و بخصوص در کتاب اشارات شیوه متفاوتی را در باره معرفت خداوند ارائه می­نماید به نحوی که خود در نمط چهارم فصل بیست و نهم بدان عنوان صدیقین می­دهد. هدف پژوهش حاضر دفاع از شیوه صدیقین سینوی است که به اشتباه به برهان صدیقین معروف گشته است. پرسشی که در این پژوهش بدان پاسخ داده می­شود این است آیا  روش جدیدی را که ابن سینا درباره معرفت واجب  در کتاب الاشارات و التنبیهات معرفی نموده است از خطای استنباط مصداق از مفهوم رنج می­برد؟ در این رابطه نویسنده با تکیه بر آثار ابن سینا ضمن ارائه تقریری شهودگرایانه نشان­خواهد داد که ابن سینا در تحلیل شهودی هستی ، وجود واجب را به عنوان نتیجه تحلیل خود  نشان می­دهد و در این طریق او دچار خطای استنباط مصداق شئ از مفهوم ، نمی گردد. همچنین آشکار می­گردد که  ابن سینا در تحلیل شهودی خود بی واسطه و بدون نیاز به مقدمات معرفت هستی واجب را نشان می­­­­دهد. نتیجه و دستاورد پژوهش حاضر، این است که ارزش فلسفی شیوه ای – شیوه صدیقین -که ابن سینا در کتاب اشارات در رابطه با معرفت واجب ارائه نموده­است درقالب تفکر فلسفی که با تکیه بر مفاهیم نظری مدعیات ،  مورد تحلیل قرار داده می­­­­­شود شیوه ای معتبر است. و در چهارچوب مفاهیم نظری گامی موفق و رو به جلو بوده است.

نویسندگان

رمضان مهدوی آزادبنی

دانشیار دانشگاه مازندران

محمود دیانی

استادیار دانشگاه مازندران

آیناز بخشی آجقان بخشی آجقان

کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه مازندران