خوانشی لکانی بر عصیان و مرگ اندیشی در اشعار نصرت رحمانی و هنری چارلز بوکوفسکی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 205

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISLAH-2-2_004

تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1401

چکیده مقاله:

مقاله حاضر، پژوهشی تطبیقی در باب تبیین علل عصیان و مرگ­اندیشی در آثار دو شاعر معاصر، نصرت رحمانی و هنری چارلز بوکوفسکی، به کمک نظریات ژاک لکان در سه ساحت خیالی، نمادین و امر واقع است. هدف تحقیق، ابتدا آشکارسازی این موارد در اشعارآن دو و سپس یافتن دلایل روانی، اجتماعی آن است. یکی از اشکال عصیان‎گری در آثار این دو شاعر، بیان صریح اعتیاد راویان آن‎ها به مواد مخدر و الکل است. این عصیان و اعتیاد، راویان را به مرز مرگ، یاس و بدنامی کشانده است و در عین حال هیچ ‎یک از این پیامدها سبب ترک این فانتزی از طرف آن‎ها نمی‎شود. درواقع ژوئسانس یا لذتی که با درد و گناه همراه است، آن‎ها را به سمت مرگ سوق می‎دهد. با بررسی عصیان‎گری و مرگ‎اندیشی در شخصیت‎های این دو شاعر، درخواهیم یافت که ریشه این معضلات، عواطف سرکوب­شده‎ای است که در نتیجه تقابل سوژه‎ها با دیگری بزرگ به وجود می‎آیند. درواقع آن‎ها اسیر چرخه‎ای در ساحت نمادین هستند که برای خاتمه­دادن به آن چاره‎ای جز عصیان‎گری و مرگ‎اندیشی ندارند. با ورود به امر واقع و درک این فقدان، راویان دچار روان‎ضربه شده­اند و با آرزوی بازگشت به ساحت خیالی مادر، سعی در تسکین آلام خود دارند.

نویسندگان

مهنوش وحدتی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات انگلیسی، گروه زبا ن های خارجی ، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

فاضل اسدی امجد

استاد ادبیات انگلیسی، گروه زبا ن های خارجی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران