راهنمای آگاهی معلمان و مدیران گامی در تشخیص اختلالات یادگیری دانش آموزان

یکی از مهمترین شاخه های روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی شاخه ناتوانی های یادگیری است. یادگیری ابزار عمده ی سازگاری انسان با محیط در حال تغییر خود است. اگر کودکان و نوجوانان در جهان پبشرفته و پیچیده امروز نتوانند یاد بگیرند،نمیتوانند خوب زندگی کنند. چندین نسل پیش مردم بدون یادگیری آموزشگاهی از عهده ی مشاغل مختلف،تجارت و امور اجتماعی بر می آمدند، اما در دنیای امروز چنین چیزی امکان پذیر نیست. اکنون در دنیایی چند رسانه ای زندگی میکنیم و جدیدترین نظام اطلاعاتی ما رایانه است که با خود (ارتباط از راه دور)، (پست الکتریکی)، (اینترنت)، (شبکه های جهانی) و جز آن به همراه است.در تمامی موارد فوق انسان باید یاد بگیرد چگونه اطلاعات لازم را دریافت و از آنها استفاده کند. بنابراین امروزه نسبت به گذشته بی سوادی و ناتوانی در یادگیری عامل ناتوان کننده تری به شمار می رود. اصطلاح ناتوانی های یادگیری بر ناتوانی آن گروه از خردسالان و دانش آموزانی دلالت دارد که با وجود برخوردار بودن از هوش طبیعی یا حتی بالاتر از طبیعی و اندام های بینایی،شنوایی و حرکتی سالم، و نیز محیطی بهنجار از نظر عاطفی،فرهنگی و اقتصادی، در یک یا چند فرایند روانشناختی پایه که مربوط به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی است، اختلال دارند. اختلال افراد دچار ناتوانی های یادگیری ممکن است به صورت ناتوانی در گوش دادن، فکر کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا محاسبات ریاضی نمایان میشود. برخی از دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری ممکن است در یادگیری خواندن با مشکل بزرگی مواجه باشند،اما در قلمروهای دیگری نظیر ریاضیات، موسیقی، ورزش یا هنر تواناییهای چشمگیری داشته باشند.عده ای آن قدر استعدادهای درخشان از خود نشان میدهند که به کودکان تیز هوش و مستعد معروف میشوند.این افراد ممکن است سرعت انتقال،کنجکاوی،قدرت تجسم و شور و ذوق بی حد و مرزی داشته باشند اما نتوانند مثلا محاسبات ریاضی انجام دهند.گفتنی است. بر این اساس در این مقاله بصورت مروری بر منابع مرتبط و معتبر بدان پرداخته شده است.

کلیدواژه ها:

آگاهی ، معلمان و مدیران گامی ، تشخیص اختلالات یادگیری دانش آموزان.