بررسی جایگاه نظریه برنامه ریزی ارتباطی یورگن هابرماس در برنامه ریزی شهری

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 89

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICSAU08_0712

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

امروزه با رشد شهری و گسترش شهرنشینی و مشکلات خاص زندگی شهری و مطرح شدن نیازهای جدید اجتماعی،فرهنگی و... شهروندان، دیگر نمیتوان به شهر فقط از بعد کالبد نگریست. شهر، پدیده ای فراتر از کالبد ظاهری آن است وابعاد اجتماعی و فرهنگی هر شهر، به عنوان بعد پنهان در برنامه ریزی شهری به شمار می رود. در سیر تحول برنامه ریزیشهری، با توجه به اهمیت یافتن مشارکت شهروندان در برنامه ریزی شهری، ضرورت توجه به ابعاد نظری و فلسفه برنامه ریزییعنی توجه به خرد جمعی و بهره گیری از تبادل نظر، مباحثه و گفتمان جمعی گروه های مختلف اجتماعی در عرصهتصمیم سازی و تصمیم گیری، برای پاسخگویی به نیازهای واقعی شهروندان امری مهم قلمداد میشود. در همین راستا،نخستین ریشه های نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس در جنبش دموکراتیک ۱۹۶۰ میلادی در اروپا و ایالت متحدهظهور کرد و برنامهریزی ارتباطی به عنوان رویکردی جدید، برای دستیابی به وفاق و همکاری عمومی در قالب ایجاددموکراسی تعاملی مطرح شد، به صورتی که همرایی و مصالحه در بین شهروندان ایجاد شود و فرایند برنامه ریزی از حالتمتمرکز و آمرانه خارج و از پایین به بالا طی شود. این مقاله به معرفی مختصری از یورگن هابرماس به عنوان نظریه پردازنظریه ارتباطی، تبیین مفهوم نظریه کنش ارتباطی و مفاهیم اساسی مرتبط با آن، تاریخچه و خاستگاه فکری در رویکردبرنامه ریزی ارتباطی، سیر تحول نظریه های برنامه ریزی شهری و جایگاه نظریه ارتباطی در آن، ویژگی ها، الزامات و انتقاداتوارد شده به نظریه برنامه ریزی ارتباطی و ارائه پیشنهاداتی جهت تقویت این نظریه نوین در برنامه ریزی شهری پرداختهشده است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع و اسناد کتابخانه ای می باشد. براساس نتایج حاصل میتوان گفت که، توجه به مباحث اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم به طور جدی تری در نظریه هایبرنامه ریزی شهری گنجانده شده و در اواخر قرن گذشته به طور جد رویکرد ارتباطی در نظریه های برنامه ریزی شهری موردتوجه قرار گرفتند. مهمترین ویژگی این نظریه حضور مردم در فرآیندهای تصمیم گیری و تاکید بر گفتمان جمعی و هم راییدر خلال برنامه ریزی می باشد و باید بیان کرد که برنامه ریزی ارتباطی زمانی میتواند موثر واقع شود که تغییراتی جدی درنظام برنامه ریزی، تهیه طرح و ساخت برنامه و همچنین تغییر در مهارت ها و توانایی های برنامه ریزان شهری پدید آید.

نویسندگان

سیده بهاره حسینی

کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری