نقش مولفه های خلاقیت شناختی(سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان دختر متوسطه اول منطقه تبادکان شهرستان مشهد

پژوهش حاضر با هدف نقش مولفه های خلاقیت شناختی(سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان دختر متوسطه اول منطقه تبادکان شهرستان مشهد صورت پذیرفت. روش پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی، رابطه بین متغیرها را مورد بحث و بررسی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول ( حدود ۱۵ هزار نفر) بود که بر اساس جدول مورگان و به روش نمونهگیری خوشهای تعداد ۳۷۵ نفر تعین و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (۲۰۰۳) و پرسشنامه خلاقیت شناختی عابدی (۱۳۷۲) بود. جهت تحلیل داده ها از از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماریSPSS-۲۵ استفاده شد. نتایج رگرسیون نشان داد از میان مولفه های خلاقیت شناختی تنها دو مولفه سیالی و ابتکار مثبت و معنیدار بود و این نشان میدهد که متغیرهای سیالی و ابتکار نقشی تسهیل کننده در تفکر انتقادی دانش آموزان دارد و پیش بینیکننده های معناداری برای تفکر انتقادی می باشند. بنابراین با توجه به همپوشی خلاقیت و تفکر انتقادی میتوان نتیجه گرفت، رشد یکی از آنها، پیشرفت دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت.

کلیدواژه ها:

خلاقیت شناختی ، تفکر انتقادی ، دانش آموزان.