بررسی ارتباط سبک تربیتی جنسیت زده در مردان با اعمال خشونت خانگی علیه زنان

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 84

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FPAICONG04_013

تاریخ نمایه سازی: 25 تیر 1402

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: خانواده اصلی ترین رکن اجتماع و امن ترین مکان برای هر انسان به حساب می آید. ولیکن بروز خشونت در درون خانواده از سوی یکی از اعضا نسبت به دیگران، این کارکرد را مختل می سازد. خشونت در درون خانواده عمدتا بر روی زنان و غالبا از سوی همسر، پدر یا برادر صورت می گیرد. در جوامع سنتی، فراوانی و شدت خشونت علیه زنان بسیار بیشتر از جوامع توسعه یافته است و دلیل این تفاوت را میتوان در نفوذ و چیرگی ساختارهای شکل گرفته بر پایه سنتها و پذیرش آنها در عرصه های خصوصی و عمومی جستجو کرد. ارزش هایی که یک فرد می پذیرد و نقشهای گوناگونی که از او انتظار می رود انجام دهد، نخست در چارچوب خانواده آموخته می شوند. این مطالعه به بررسی رابطه سبک تربیتی جنسیت زده در مردان با اعمال خشونت خانگی علیه زنان پرداخت. روش پژوهش: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بوده که پژوهشگر در آن به دنبال تعیین روابط متغیرها بدون دستکاری و کنترل آنها بود. روش گردآوری اطلاعات، روش میدانی و جامعه آماری، مراجعین مراکز درمانی شهر قزوین بودند که تعداد ۳۰۰ مرد متاهل از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه خشونت خانگی محسنی تبریزی بود که در این پرسشنامه سوالاتی در رابطه با سنجش انواع خشونت، باورهای مردسالارانه، سنتها، تربیت خانوادگی و یادگیری خشونت گنجانده شده است. ابزار تحلیل نیز شاخص های آمار توصیفی و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون بود.یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک تربیتی جنسیت زده در مردان با اعمال خشونت خانگی علیه زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بدین معنا که مردانی که نمرات بالاتری در دیدگاه های جنسیتی مبتنی بر فرودست بودن زنان داشتند بیشتر مرتکب خشونت علیه زنان می شدند. نتیجه گیری: در تحقیق حاضر، رابطه معناداری بین مشاهده و تجربه خشونت در خانواده پدری با خشونت علیه زنان به دست آمده است. گسترش دادن فرهنگ گفتگو بین زن و شوهر در کنار سایر اقدامات آموزشی می تواند در ساختارها، باورها و نگرش های اجتماعی ای رخنه نماید که از نابرابری اعضا حمایت می کنند و با اصلاح و تغییر این ساختارها شاهد اصلاح فضای درون خانواده و کاهش خشونت خانگی نیز خواهیم بود.

نویسندگان

فاطمه علی اکبری

دانشجوی دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک

داوود تقوایی

دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک

ذبیح پیرانی

استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک