تفسیر اهل عرفان از حدیث قدسی « اولیایی تحت قبابی لا یعرفهم غیری »
محل انتشار: مجله عرفانیات در ادب فارسی، دوره: 3، شماره: 12
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 541
فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ERFAN-3-12_007
تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1402
چکیده مقاله:
یکی از مشخصههای بارز عرفان و تصوف اسلامی، بهرهمندی گسترده آیین طریقت، از لب و عصاره مفاهیم قرآنی، و همچنین مطابقت باورهای رایج در آن، با احادیث قدسی و نبوی است. از دیگر مولفههای درخور توجه عرفان اسلامی، عنایت فراوان اهل معرفت به باطن و محتوا، و قائل گردیدن اعتبار ویژه برای تفسیر و تاویل است. در مسلک و مرام تصوف، هیچ گاه به ظاهر لفظی قانون الهی اکتفا نشده است. اهل عرفان در عوض بسنده کردن به ظاهر آیات الهی، تفسیر و تاویل آن را وجهه همت خود قرار دادهاند. ارباب سیر و سلوک بر مبنای این اعتقاد، ضمن آنکه از آیات قرآنی و احادیث نبوی و قدسی، تاویلاتی خاص ارائه نموده اند؛ آموزههای معرفتی خود را نیز، به این ارکان مستند ساختهاند. یکی از این آموزه های معرفتی، که اهل عرفان در هنگام بحث از ولی و مقام ولایت به طرح و بررسی آن پرداختهاند، مساله پوشیده بودن اولیاءالله از نظر اغیار است. اهل تصوف مبنای این اعتقاد را بر اساس حدیث قدسی « اولیایی تحت قبابی لا یعرفهم غیری » استوار نمودهاند. این حدیث، از جانب ارباب سیر و سلوک، دست مایه شرح و تفسیرهای گوناگون قرار گرفته است. متصوفه، ضمن ایراد استدلال در خصوص دلایل این اختفا، درباره اینکه « قباب » چه چیزهایی هستند، که اولیا را از دیده اغیار مستور نگاه میدارند، اقوالی متعدد بیان داشتهاند. در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن بررسی و بازکاوی سخنان و آرای مشایخ اهل طریقت در خصوص این موضوع، تفسیر ایشان از حدیث مورد اشاره بیان گردد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان