سطح مطلوبیت و اثر عوامل محیطی بر انتخاب زیستگاه خرس قهوه ای (Ursus arctos) در ایران

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 93

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SCJS-21-2_004

تاریخ نمایه سازی: 29 مرداد 1402

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: خرس قهوه ای (Ursus arctos) بزرگترین گوشتخوار کشور است که گستره حضور وسیعی داشته اما همانند سایر گوشتخواران بزرگ جثه از فراوانی اندک در سطح گسترده کشور برخوردار است. زیستگاه های این گونه در کشور به ویژه در سطح محلی از هم گسیختگی زیادی دارند، از اینرو ارزیابی و شناسایی مناطق بالقوه زیستگاهی دارای مطلوبیت بالاتر، اهمیت زیادی در حفاظت از این گونه دارد. همچنین شناخت اثر عوامل زیست، زمین و اقلیمی بر انتخاب زیستگاه نقش مهمی برای توصیف توزیع گونه داشته و این امکان را فراهم می کند تا بتوان بین زیستگاه های مختلف از نظر کیفیت تفاوت قایل شد و از آن در مدیریت موثر استفاده کرد. مواد و روش ها: این مطالعه در محدوده شمال غرب ایران در بخش ارسباران انجام شد که بعنوان اقلیم جغرافیایی قفقازی شناخته می شود. بخش قفقاز ایران دارای دو جامعه گیاهی مجزای هیرکانی و ارسبارانی است. با انجام بازدیدهای میدانی و گردآوری مشاهدات و گزارشات تائید شده محیط بانان و متخصصین، نقاط حضور قطعی گونه شناسایی شد. پس از صحت سنجی نقاط بدست آمده و اعمال بافر، ۶۴ نقطه در مدلسازی استفاده شدند. به منظور ایجاد یک مدل توزیع گونه‎ای کارآمد و شناسایی مناطق مطلوب بالقوه، از شش تکنیک مدل‎سازی در بسته BIOMOD نرم افزار R استفاده شد. در نهایت از خروجی های بدست آمده با استفاده از روش ترکیبی Ensemble نقشه مطلوبیت زیستگاه بدست آمد.نتایج و بحث: نتایج حاصل از خروجی مدل‎ها و رویهم‎گذاری نقشه مناطق تحت مدیریت نشان داد که بیش از دو سوم از این مناطق، برای خرس قهوه ای از مطلوبیت برخوردار هستند. متغیرهای درصد شیب و شاخص پوشش گیاهی بیشترین سهم را در تعیین مطلوبیت زیستگاهی داشتبه شکلی که شیب متوسط و تراکم پوشش گیاهی بالاتر، مطلوبیت بیشتری را برای گونه به همراه داشت. متغیرهای فاصله از رودخانه اثر کم و فاصله از روستا نقش زیادی در تعیین مطلوبیت زیستگاه خرس قهوه‎ای نداشت. هموار بودن مناطق، با توجه به اینکه دسترسی انسان را افزایش می دهد، سطح امنیت و مطلوبیت را کاهش خواهد داد. احتمال حضور گونه در محدوده شیب حدود ۱۰ تا ۴۰ درصد بیشتر بود که با افزایش تراکم پوشش گیاهی نیز مطلوبیت زیستگاه با شیب ملایمی افزایش یافت. همچنین مناطق با بارندگی متوسط و ارتفاع بالاتر در جذب خرس ها و افزایش مطلوبیت زیستگاه اهمیت دارند. در مقابل افزایش دما، تراکم جاده ها و افزایش فعالیت های متمرکز انسانی مطلوبیت زیستگاه را با شیب تقریبا تندی کاهش می دهند. ۶۷ درصد از زیستگاه های مطلوب گونه داخل محدوده مناطق چهارگانه و ۳۳ درصد آنها خارج از مناطق تحت حفاظت واقع شده‎اند. با وجودی که بخش وسیعی از مناطق تحت حفاظت از مطلوبیت برخوردارند اما تراکم خرس قهوه ای در این بخش از کشور بسیار پائین تر از سایر گستره حضور گونه در شمال و غرب کشور است. این امر احتمالا به دلیل تلفات زیاد انسانی در این محدوده و اینکه اغلب مناطق آنقدر وسعت و یکپارچگی ندارند که بتوانند تمام گستره خانگی گونه را پوشش دهند، است. نتیجه گیری: یکی از مهمترین استراتژی های حفاظتی برای گونه گوشتخوار بزرگ جثه ای مانند خرس که رفتار جابجایی بلند، تراکم جمعیت کم، تعارض بالا و نیازمندی های حفاظتی وسیع دارد، اتصال زیستگاه ها و تعریف مناطق حفاظت شده جدید بینابینی در این منطقه براساس خروجی های نقشه های مطلوبیت زیستگاه است. همچنین ساماندهی دامداری های پراکنده در مناطق مطلوب، اجرای برنامه های آموزشی و مهمتر از آن پرداخت خسارات وارد شده از سوی خرس به جوامع روستایی اهمیت زیادی در کاهش تعارض و اقدامات تلافی جویانه دارد.

کلیدواژه ها:

مدل توزیع گونه‎ای حوزه قفقاز ، مطلوبیت زیستگاه ، شیب ، تراکم پوشش گیاهی ، کارایی حفاظتی

نویسندگان

معصومه شریفی

گروه ارزیابی و آمایش سرزمین، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست، کرج، ایران

باقر نظامی بلوچی

گروه تنوع زیستی و ایمنی زیستی، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، ایران

جواد رمضانی

گروه تنوع زیستی و ایمنی زیستی، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، ایران

بهزاد رایگانی

گروه ارزیابی و مخاطرات محیط زیست، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، ایران

علی جهانی

گروه ارزیابی و مخاطرات محیط زیست، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، ایران