کارکرد عرف در فقه و حقوق کیفری و کاربست آن در احراز رابطه استناد

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 55

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PSLJ-8-4_005

تاریخ نمایه سازی: 6 شهریور 1402

چکیده مقاله:

حقوق کیفری دارای منابع متعددی می باشد. یکی از منابعی که همواره مورد توجه قرار گرفته و بدون دخالت قانونگذار به صورت یک قاعده از پدیده های اجتماعی استخراج شده است، عرف می باشد. حال فارغ از ارشادی یا الزامی بودن این منبع، می توان گفت این منبع موجب پویایی حقوق جزا و فقه امامیه شده و نظام های حقوقی را از فرسودگی مصون نموده است. بی شک عرف در مواجهه با اصل قانونی بودن جرم و مجازات، قادر به جرم انگاری مستقل نبوده و صرفا الهام بخش قانونگذار می باشد اما از آنجایی که قانونگذار در مقام تقنین با زبان عرف سخن می گوید و قوانین را برای آن وضع می نماید، می توان نقش مهمی را برای عرف در نظر گرفت. در این میان مساله رابطه استناد را می توان از مهم ترین مباحث حقوق کیفری قلمداد نمود که مسوولیت کیفری و ضمان ناشی از آن به اثبات و احراز آن گره خورده است. از آن جا که یکی از رویکردهای مطرح در نحوه احراز رابطه استناد، رویکرد عرفی می باشد، لازم است تا در این مقام ضمن بررسی ابعاد مختلف عرف به دنبال پاسخ به این مسائل باشیم؛ کارکرد عرف در فقه و حقوق کیفری چیست؟ آیا عرف قادر به احراز رابطه استناد می باشد؟ چگونه می توان برای رویکرد عرفی در احراز رابطه استناد ارزش و اهمیت قائل بود؟ و اساسا نقش عرف در احراز رابطه استناد چیست؟ پژوهش حاضر با مداقه بر منابع فقهی و حقوقی با ماهیت و روش توصیفی_تحلیلی و بر پایه ی جمع آوری اطلاعات و فیش برداری کتابخانه ای به فرجام رسیده است.

نویسندگان

جواد نادری عوج بغزی

دانش آموخته سطوح عالی حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران (پردیس بین المللی ارس) تهران- واحد ارس (نویسنده مسئول)

فاطمه صانعی

دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه تهران_پردیس بین المللی ارس

علی پایدارفرد

قاضی دادگستری و دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد مفید قم، رشته حقوق جزا و جرم شناسی