معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) در دیدگاه پیاژه

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 51

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPH-2-5_001

تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1402

چکیده مقاله:

معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) پیاژه، دست کم تحت تاثیر چهار منبع بوده است: فلسفه کانت، ساخت گرایی ریاضی بورباکی، زیست شناسی، و سیبرنتیک. تاثیر کانت را می توان در توسل پیاژه به سوژه معرفتی و طرح واره های ذهنی پیشینی آن که داده های حسی را سازمان می دهند ملاحظه نمود. تاثیر ساخت گرایی ریاضی، به نحوی پیاژه را به نادیده گرفتن سوژه فردی و تاکید بر سوژه معرفتی به منزله یک صورت بندی انتزاعی کشاند. تاثیر زیست شناسی را می توان در مفهوم سازگاری با محیط دشوار، مشتمل بر جذب و انطباق، ریشه یابی کرد. سرانجام، تاثیر سیبرنتیک را می توان در تاکید اکید پیاژه بر خود تنظیم کنندگی ملاحظه نمود که منجر به سازمان دهی مجدد دانش بر حسب پسخوراند می شود. به طور کلی، پیاژه، معرفت شناسی ژنتیک را به منزله یک معرفت شناسی علمی در نظر می گیرد که با سازو کارهای تحول دانش سر و کار دارد و روش آن، نه تحلیل فلسفی یا تامل، بلکه تحقیق پذیری تجربی است. هرچند پیاژه به طور اکید از سازگاری به منزله کلیدی برای حل و فصل مسئله رابطه دانش – واقعیت استفاده می کند، در عین حال، به مفهوم مطابقت با واقعیت نیز توسل می جوید. اما تکیه صرف او به پسخوراندهای منفی مانع از آن می شود که او بتواند این مسئله را به نحو مناسبی حل و فصل کند. این در واقع، پاشنه آشیل معرفت شناسی پیاژه است. این از آن رو است که پسخوراندها تنها حاکی از (عدم) کفایت ساختارهای دانشی فرد است، نه (عدم) مطابقت آن با واقعیت. این نشان دهنده نیاز معرفت شناسی ژنتیک به دیدگاه واقع گرایی و مفهوم کلیدی آن یعنی مطابقت با واقعیت است. مطابقت را نمی توان و نباید به کفایت فروکاست، هرچند که کفایت، از جمله قرائن مطابقت با واقعیت و البته تنها یکی از آنها است.

نویسندگان

خسرو باقری

دانشیار دانشگاه تهران