تطور مفهوم «فرهنگ» در فرهنگ های فارسی و نقد فرهنگ نویسان از یکدیگر تا بهار عجم

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 54

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HLIT-16-1_008

تاریخ نمایه سازی: 3 آبان 1402

چکیده مقاله:

در این پژوهش که پس از معرفی فرهنگ های فارسی و فرهنگ نویسان شاخص، به تطور مفهوم «فرهنگ» و نقد فرهنگ نویسان از یکدیگر در فرهنگ های فارسی به فارسی پرداخته، بیست وسه فرهنگ براساس بازه زمانی تالیف از لغت فرس تا بهار عجم بررسی شدند و دلایلی از کاربرد واژه «فرهنگ» در معنی «کتاب لغت» بیان شد؛ نتیجه اینکه تطور مفهوم «فرهنگ»، به صورت های «نیاوردن مدخل فرهنگ»، «آوردن مدخل فرهنگ با معانی گوناگون از جمله کتاب لغت» و «مدخل سازی های گوناگون از این واژه و معانی آن» بوده است. تطور «نقد کردن» نیز در فرهنگ های فارسی به فارسی از ساختار به محتوا و به عبارتی از صورت به معنا بوده است؛ در این بررسی که براساس بازه زمانی تالیف فرهنگ هاست و شامل نقد دوازده فرهنگ نویس از یکدیگر       می شود مشخص شد که فرهنگ نویسان پس از پرداختن به مواردی مانند شیوه تنظیم واژگان، شیوه تنظیم باب ها و فصل ها و کم و کیف شواهد شعری، به درستی یا نادرستی واژگان و در مرحله نهایی به درستی یا نادرستی معنا پرداخته اند و از کلی گویی به جزئی نگری رسیده اند. برجسته ترین فرهنگ نویس منتقد، لاله تیک چند بهار مولف فرهنگ بهار عجم است که با سه روش «آوردن آرای منتقدانه خود»، «آوردن آرای منتقدانه دیگران بدون داوری خود» و «آوردن آرای منتقدانه دیگران با داوری خود» علاوه بر پرداختن بیشتر به مقوله نقد نسبت به دیگران، همراهی خود را با جریان های نقد شبه قاره در قرن دوازدهم نشان داده است.

نویسندگان

سعید خسروپور

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

عبدالله رادمرد

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.