بررسی دانش و استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت (I CF) در میان متخصصین توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد

فقدان ثبت یکپارچه اطلاعات موجب ایجاد بارکاری اضافه، ناکارآمدی سیستمهای بهداشت و درمان و درنهایت افزایش هزینه و کاهش اثربخشی است. تا به امروز مطالعات کمی در شناسایی دانش و مهارت کد گذران در انجام کدگذاری صحیح تشخیص و اقدامات پرونده پزشکی انجام شده است. کدگذاری صحیح مستلزم دانش و استفاده از آخرین ویرایشهای طبقه بندی بین المللی در بیماریها و ناتوانی ۱(ICF) است. عدم شناخت کافی از میزان آگاهی موجب عدم توجه به این حوزهی مهم میگردد.اهدافهدف پژوهش حاضر بررسی میزان دانش و استفاده از ICF در میان اساتید و متخصصین توانبخشی و بینایی سنجی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.نوع مطالعهاین پژوهش ازلحاظ هدف، جزء پژوهشهای کاربردی و ازنظر ماهیت و نوع پژوهش، توصیفی میباشد روش مطالعهدر بخش اول پژوهش، به جمع آوری دادهها پرداخته شد. بدین منظور از پرسشنامه ای که قبلا توسط Pernambuco و همکاران توسعه یافته بود، استفاده شد. پرسشنامه شامل ده سوال چندگزینه ای است که در میان اساتید و متخصصین توانبخشی و بینایی سنجی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال ۱۴۰۱ که مایل به شرکت در این طرح بودند توزیع شد. در بخش دوم، دادهها تجزیه وتحلیل شدند. بدین منظور دادههای توصیفی محاسبه شد. جهت تجزیه وتحلیل دادهها از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۱ استفاده شد.یافته هابهطورکلی ۲۷ شرکت کننده به پرسشنامه پاسخ دادند (نرخ پاسخ: .(%۹۰ تمامی شرکتکنندگان دارای مدرک تحصیلی دکترا بودند و اکثر شرکتکنندگان، ۷ نفر دارای مدرک دکترای فیزیوتراپی ۲۵/۹) درصد) و ۷ نفر دارای مدرک دکترای بیناییسنجی ۲۵/۹) درصد) بودند . اکثر شرکت کنندگان، ۹ نفر ۳۳/۳) درصد) بین ۶ تا سال از مدت فارغ التحصیلی شان گذشته بود و کمترین آنان، ۱ نفر ۳/۷) درصد) بین ۱۱ تا ۱۵ سال از مدت فارغ التحصیلی شان گذشته بود. محل فعالیت اکثر شرکت کنندگان ۷ نفر ۲۵/۹) درصد) تنها در دانشگاه و ۷ نفر ۲۵/۹) درصد) همزمان در سه مکان (دانشگاه، کلینیک و بیمارستان) مشغول به کار و فعالیت حرفه ای خود بودند. اکثریت شرکتکنندگان، ۱۶ نفر ۵۹/۳) درصد) آنان اظهار کردند که ICF را میشناسند. بااین حال تنها ۱۳ نفر ۴۸/۱) درصد) آنان نام/ مخفف ICF را بهدرستی میشناختند؛ و تنها ۳ نفر ۱۱/۱) درصد) آنان اجزای ICF را بهدرستی تشخیص دادند. اکثریتشرکتکنندگان، ۱۱ نفر ۴۰/۷) درصد) بیان کردند که در هیچ مکانی ICF به آنان تعلیم داده نشده است؛ بااینحال ۵ نفر ۲ ۱۸/۵) درصد) از شرکت کنندگان بیان کردند که در دوران کارشناسی ارشد و ۵ نفر ۱۸/۵) درصد) در دوران تحصیل دکترا با ICF آشناشدند. ۱۵ نفر از شرکتکنندگان ۵۵/۶) درصد) اظهار کردند که از ICF استفاده نمیکنند و پسازآن ۳ نفر ۱۱/۱) درصد) بیان کردند که از ICF در کلینیک و ۳ نفر ۱۱/۱) درصد) در آموزش استفاده میکنند. از میان ۳ شرکت کننده که از ICF برای آموزش استفاده کردند، ۲ نفر آنان متخصصین گفتاردرمانی و ۱ نفر آنان متخصص فیزیوتراپی بوده است. همچنین ۳ نفر شرکت کنندهای که از ICF در کلینیک استفاده میکردند، متخصصین از رشتههای فیزیوتراپی، بینایی سنجی و گفتاردرمانی بودند. رابطه بین مدرک فارغ التحصیلی شرکت کنندگان و آشنایی آنان با ICF معنادار بود .(P = ۰.۰۲) بهطوریکه اکثر کسانی که ICF را میشناختند متخصصین فیزیوتراپی ۶) نفر) و اکثریت شرکتکنندگانی که ICF را نمیشناختند متخصصین بینایی سنجی ۶) نفر) بودند. علاوهبراین، اکثریت شرکت کنندگان ۱۶ نفر ۵۹/۳) درصد) بیان کردند که استفاده از ICF در اقدامات بالینی امکانپذیر است.نتیجه گیری تمامی شرکت کنندگان دارای مدرک دکترا بودند که در دانشگاه، کلینیکها و بیمارستانها کار میکردند. اگرچه اکثر آنان اظهارکردند که ICF را میشناسند، بااینحال شناخت کافی نسبت به اجزای آن نداشتند. همچنین بیشترین بخش از نمونه گزارش کردند که از این طبقه بندی در زندگی حرفهای خود استفاده نکرده اند. علاوهبراین، اگرچه اکثریت شرکت کنندگان معتقد بودند که استفاده از ICF در اقدامات بالینی امکانپذیر است، بااینحال فقدان دانش در مورد ICF مانع از پیروی متخصصان از توصیه های سازمان بهداشت جهانی میشود. این ابزار در تبادل اطلاعات در مورد سلامت و عملکرد بالینی نقش اساسی دارد. از سوی دیگر، دادههای کدگذاری شده، سازمان را در پشتیبانی از تصمیمات بالینی، سیاستها، برنامهریزیها و سایر فعالیتهای اجرایی و تحقیقاتی یاری میدهد و در بیرون از سازمان باهدفی ازجمله کدگذاری دقیق علل مرگ ومیر در تعیین بروز بیماریها و طبقه بندی انجام شده در بیماران، کدگذاری صحیح اقدامات منجر به فهم و شناخت بهترین درمانها در مورد یک مشکل، شناسایی شواهد و دانش جدید از یافته های کدگذاری شده و درنهایت بهکارگیری از آنها در پزشکی مبتنی بر شواهد از اهداف والای کدگذاری صحیح است. ازاینرو همانطور که صنعت پزشکی به استفاده از شواهد در مراقبت از بیماران سوق داده میشود، دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بایدزمینهها و زیرساختهای لازم جهت آموزش و استفاده از ابزارهای طبقه بندی بین المللی مانند ICF که در آینده توسط متخصصانمراقبت بهداشتی استفاده خواهد شد را فراهم نمایند..

کلیدواژه ها:

ICF ، طبقه بندی بین المللی عملکرد ، ناتوانی و سلامت ، دانش