نقش مدیریت استراتژیک در افزایش بهره وری و فروش شرکتهای استارتاپی و دانش بنیان فین تکی مبتنی بر فروش اعتباری و اقساطی: مطالعه موردی یک شرکت موفق در این حوزه

امروزه فین تک به عنوان یک صنعت نوظهور در حوزه های مالی و پولی، انقلاب جدیدی را در شیوه پرداخت ایجاد نموده است و با تلفیق سرعت، دقت، هزینه کم و عدم وابستگی به موقعیت جغرافیایی توانسته است با غلبه بر روش های سنتی جایگاه ویژه ای را برای خود در این صنعت در همه جای جهان بگشاید. رشد و تنوع روز افزون فناوریهای مالی و شرکتهای استارتاپی این حوزه، مهر تاییدی بر این تحول مثبت می باشد. با رشد شرکتهای استارتاپی فین تکی طبیعتا رقابت در این عرصه نیز با چالش جدیدی همراه خواهد بود که می طلبد شرکتهای نوپا و دانش بنیان نقشه راهبردی جامعی را تدوین نمایند تا بتوانند در بهره وری و فروش، گوی سبقت از رقبا بربایند. این مقاله با مطالعه موردی بر روی یکی از شرکتهای موفق حوزه فین تک که بر روی سرویس های فروش اعتباری و اقساطی کار می کند، سعی دارد با بهره گیری از روش تحقیق اکتشافی و جمع آوری داده های اولیه از طریق مصاحبه های کارآمد و پرسشنامه دلفی به موازات مطالعات کتابخانه ای و با تحلیل استراتژیک این داده ها از طریق ماتریس SWOT سال اول فعالیت شرکت، نهایتا استراتژیهای منتخب را استخراج کرده و با استفاده از ماتریس QSPM آنها را اولویت بندی نماید و اثر بکارگیری این استراتژیها را توسط شرکت با رصد صورت حسابهای مالی ۵ ساله آن (محقق شده و پیش بینی شده)، مشاهده نماید. بدین ترتیب راهبردهای کلیدی و برجسته دستیابی به بهره وری و فروش بالاتر در شرکتهای فین تکی را استخراج کرده و به عنوان راهکاری مطلوب برای شرکتهای نوپا در این عرصه ارایه نماید. همچنین بر اساس تحلیل های صورت گرفته پیشنهاداتی نیز در حوزه سلامت برای این شرکت ارائه خواهد شد.

کلیدواژه ها:

فین تک ، لندتک ، کیف پول ، پلتفرم اعتباری ، SWOT ، QSPM