دلوز و قاعده ای شاعرانه از زمان در فلسفه کانت
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 35
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_MIKHU-4-8_005
تاریخ نمایه سازی: 30 بهمن 1402
چکیده مقاله:
در این مقاله تلاش بر آن است تا از مجموع چهار قاعده ی ادبی و شاعرانه که دلوز برای شرح فلسفه ی کانت به کار برده است، دو قاعده ی اول که دلوز برای شرح و بسط نقد عقل محض کانت به کار برده است را با محوریت چرخش مفهومی کانت درباره ی مفهوم زمان مورد بررسی قرار دهیم. دلوز برای بازپیکربندی نقد عقل محض از دو قاعده ی ادبی بهره می برد؛ او قاعده ی اولش را از هملت وام می گیرد که می گوید: «زمان بی چفت و بست است، زمان از لولا در رفته است» و قاعده ی دوم را از آرتور رمبو که می گوید «من دیگری است». برای درک این گزاره ی غامض و تبیین خوانش خاص دلوز از نقد عقل محض، از خلال نوشته ها و سمینارهای دلوز درباره ی کانت به پیش خواهیم رفت و می خواهیم نشان دهیم که پیش نیاز رسیدن به درکی شایسته و جامع از فلسفه ی خود دلوز، پرداختن به مواجهه ی او با فلسفه ی کانت می باشد.برای نیل به این مقصود گام به گام با دلوز و تشریح او از دستگاه فلسفی کانت همراه می شویم تا در نهایت امر و تا حد امکان از زوایای مختلف به مفهوم زمان در خوانش او از نقد عقل محض بنگریم و به فهم دو قاعده ی شاعرانه اش حول مفهوم زمان، نزدیک شویم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حامد موانیه ئی
Imam Khomeini International University
علی فتح طاهری
Imam Khomeini International University
نقی باقرشاهی
Imam Khomeini International University
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :