بررسی رابطه بین پرخاشگری والدین و افسردگی کودکان در مقطع ابتدایی

یکی از مهمترین مسایل و مشکلات اجتماعی امروز جوامع گوناگون ، ناهنجاریهای رفتاری و روانی مثل پرخاشگری و روشهای مقابله با آن است. تردیدی نیست که مساله بهداشت روانی یا پیشگیری و درمان اختلالات رفتاری و ناهنجاریهای مربوط به آن روز به روز اهمیت بیشتری در جهان کنونی پیدا می کند . پس شناخت مشکلات و ناهنجاریهای رفتاری از رشته هایی است که اهمیت آن از نیمه دوم قرن حاضر شروع میشود. با این وجود این موضوع در طول تاریخ روان شناسی و روان پزشکی مورد بررسی بوده و بطور مستمر ادامه داشته است. اما در سالهای اخیر این موضوع اهمیت خود را بیشتر روی تحقیقات ، طبقه بندی ، شناخت و علل ملاکهای تشخیص بنا نهاده است و کاربر آنرا به میان خانواده و آموزش و بالاخره راههای درمانی برده است. ویژگی دیگر این رشته ، مطالعات متعددی است که روی کودکان انجام میگیرد . به طوری که در طبقه بندی های جدید فصل خاصی برا ی کودکان گنجانده شده است . از جمله این مشکلات رفتاری می توان پرخاشگری را نام برد که ایجاد مزاحمت نمودن برای دیگران بیش از خود می باشد که وسیله دفاعی ناپسند و نسنجیده که بسیاری از کودکان غالبا در کاربرد آن یک لحظه تامل نمی کنند . این پدیده رابطه مستقیم با ناکامی و ناتوانی فکری کودکان دارد ودر مواقع پرخاشگری وسیله ای کودکانه و گاهی بسیار خطرناک و زیان آور است و به جای اینکه مشکلی را حل کند و از فشار وناراحتی خود بکاهد برایش دردسر و رنج تازه ای فراهم می کند و این چنین کودکان معمولا قدرت کنترل رفتار را ندارند و اغلب آداب و رسوم اخلاقیات جامعه را زیر پا می گذارد که اغلب موارد والدین و مدارس با آنها درگیری پیدا می کنند . و حرکات آنها باعث آزار و اذیت اطرافیان میشود و موجب اخراج شدن از مدرسه و یا شکایت متعدد والدین و همکلاسان میشود و در مقابل خواسته های خود قدرت مقاومت نداشته و می خواهد هر چه زودتر به خواسته هایشان برسند.

کلیدواژه ها:

کلمات کلیدی: پرخاشگری ، ناکامی ، کودکان ، والدین ، مشکلات رفتاری ، روانشناسی ، کنترل رفتار