بررسی مکتب فکری اومانیسم و تاثیر متقابل آن با معماری دوره رنسانس

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 19

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICACU03_0072

تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1403

چکیده مقاله:

واژه رنسانس »نوزایی «معمولا به یک سلسه دگرگونی های فرهنگی اطلاق می شود که از قرن چهاردهم در ایتالیا آغاز شد و در اواخر قرن پانزدهم به دیگر نقاط اروپا گسترش یافت و دست کم تا قرن هجدهم بر بسیاری از مفروضات بنیادین مربوط به هنر و علوم انسانی تاثیر گذاشت یا آنها تحت تاثیر خود قرار داد. رنسانس ، جنبش نوزایش هنری ، اندیشگی و علمی بر شیوه نگرش به انسان و طبیعت و رابطه با خداوند تاثیری ژرف نهاد و راه یکی از شگرفترین پدیدههای تاریخ بشری یعنی مدرنیته را گشود. بزرگترین دستاورد رنسانس نه در تحول شیوههای ساخت بلکه در نگاه انسان به جهان بود. دوران رنسانس (قرنهای ۱۴ و ۱۵) را آغاز ظهور اومانیسم یا انسانگرایی جدید در فرهنگ غرب می دانند. اصولا رنسانس خود پدیدهای اومانیستی است اومانسیتی بر پایه احترام بر انسان و انسان به عنوان ملاک نهایی و اصلی که معتقدند که انسان می تواند به مدد اصول هندسه ، رازهای سر به مهره عالم را بگشایند و به نیات خداوند که یکسره قابل درک هستند پی ببرند. حال در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی به روش توصیفی -تحلیلی به بررسی مکتب فکری اومانیسم و رنسانس و تاثیرات متقابل آنها بر هم و انسان محوری پرداخت .

نویسندگان

مهدی بهروج

پژوهشگر دکترای معماری، دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل

مسعود یوسفی

دکترای معماری، عضو هیات علمی دا نشگاه آزاد اسلامی اردبیل