رابطه بین حساسیت زیبایی شناسی و بهزیستی روانی با میانجیگری جزم اندیشی

هدف از این تحقیق بررسی رابطه حساسیت زیبایی شناسی و بهزیستی روانی با میانجیگری جزم اندیشی در شهر رشت بود. تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری بوده که روش گردآوری داده ها در این تحقیق از نوع کتابخانه ای و میدانی می باشد. ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه های استاندارد حساسیت زیبایی شناسی رشید و همکاران (۱۳۹۲)، بهزیستی روانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) و جزم اندیشی جان جی. ری (۱۹۷۴) بود. جامعه آماری این تحقیق را ۲۷۰ نفر از بزرگسالان شهر رشت تشکیل دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS و Lisrel با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که متغیر جزم اندیشی در ارتباط بین حساسیت زیباشناسی عاطفی P < ۰/۰۱)؛ (Z = ۶/۴۷، حساسیت زیباشناسی طبیعی P < ۰/۰۱)؛ (Z = ۴/۴۳، حساسیت زیباشناسی هنری P < ۰/۰۱)؛ (Z = ۵/۷۲، و حساسیت زیباشناسی P < ۰/۰۱)؛ (Z = ۵/۳۶ با بهزیستی روانشناختی نقش واسطه ای معناداری داشت. براساس این نتایج، متغیر جزم اندیشی نقش واسطه ای معناداری در رابطه ی بین حساسیت زیباشناسی و بهزیستی روانشناختی دارد.

کلیدواژه ها:

حساسیت زیبایی شناسی ، بهزیستی روانشناختی ، جزم اندیشی ، دگماتیسم