روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت دوانلو مبتنی بر نوروبیولوژی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NEUROPSYCHOLOGY11_024

تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

برخلاف سایر متخصصان، روان پزشکان و روان درمانگران لازم نمی بینند ارگانی را که درمان می کنند بررسی نمایند. چگونه می توان ادعا کرد که روان انسان را که در مغز ساکن است، بدون بررسی آن می توان ترمیم کرد؟ بدون آگاهی از عملکردهای عصبی روان شناختی مغز، روان پزشک ، روان شناس یا گفتار درمانگر چگونه می داند که آیا درمان، دارو یا روان درمانی تجویز شده، عملکرد مغز را تغییر می دهد؟ درمانگر چگونه می داند که کدام قسمت های مغز بیمار خوب کار می کنند، کدام قسمت ها با یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنند، کدام قسمت ها بیش از حد فعال شده اند و کدامیک به اندازه کافی کارآمد نیستند؟گفت و گو درمانی باید ابزاری برای تغییر مغز باشد. ضربه روانی انسان به بخش های مختلف عملکرد عصبی زیستی مغز آسیب می رساند. به لطف شکل پذیری و انعطاف پذیری مغز انسان، پتانسیل و توانایی زیادی برای تشکیل سلول های عصبی ، سیناپس ها و مواد جدید در طول زندگی وجود دارد. بیشتر مردم به خوبی می دانند که واقعا چگونه باید زندگی کرد. شما همچنین می دانید که کدام رویکردها در زندگی مناسب هستند. مشکلات زمانی به وجود می آیند که احساسات به استدلال عقلانی "گوش نمی کنند"، راه خود را می روند و به خود اجازه نمی دهند که از سوی عقل هدایت شوند. مغز انسان از بیش از سه چهارم مغز میمون (سیستم لیمبیک و مغز خزندگان) و یک سوم قشر انسانی تشکیل شده است . بیشتر رفتارها، احساسات و تصمیم های ما در زندگی در مغز عاطفی (لیمبیک ) ما گرفته می شود. اما تصمیم عاطفی باید از سوی عقل سلیم ، هنجارها، ارزش ها و تجربه های ما که در قشر جلوی مغز بسیار کندتر ما قرار دارند تایید شود. در این تقسیم بندی و مبارزه است که مشکلات روانی انسان به وجود می آیند. سیستم لیمبیک گروهی از ساختارهای به هم پیوسته است که واسط احساسات، یادگیری و حافظه است و از تعدادی ساختار از جمله فونیکس ، هیپوکامپ ، شکنج سینگوله ، آمیگدال و بخش هایی از تالاموس تشکیل شده است . سلول های عصبی سیستم لیمبیک می توانند به تازگی تشکیل شوند، بنابراین روان درمانی می تواند ساختار آن را تغییر دهد.هیپوکامپ در حافظه بلندمدت (حافظه کودکی ) بیشترین اهمیت را دارد. عملکرد آن در درجه اول هماهنگ کردن بازیابی تصاویر حافظه برای حقایق یا رویدادهای ذخیره شده در قسمت های مختلف مغز، تصویر خود، تجربه عصبی زیستی بدن (تروما) است . هیپوکامپ بانک حافظه سیستم لیمبیک است . عملکرد آن در درجه اول هماهنگ کردن بازیابی تصاویر حافظه برای حقایق یا رویدادهای ذخیره شده در قسمت های مختلف مغز است . تالاموس یک ایستگاه رله بزرگ بین حواس و قشر مغز (لایه بیرونی مغز متشکل از لوب های جداری ، پس سری ، پیشانی و گیجگاهی ) است و هورمون هایی مانند آدرنالین را در عصبانیت تولید می کند . هیپوتالاموس سیگنال های خودمختار تولید می کند. سیستم عصبی خودمختار (با اراده کنترل نمی شود) از هیپوتالاموس (FFF) ، مبارزه، فرار و ترس می آید. در لوب آهیانه عملکردهایی برای احساس وجود دارد، ترکیب تاثیرات بصری و لمسی ، اینها حواس ما هستند. به قشر حسی سیگنال می دهد (شنیده می شود)، به قشر جلوی مغز (لوب پیشانی ) می رود، کلمه ها را تفسیر می کند (کلمه ها را در رابطه با هنجارها، تجربه ها، (تروما) و سوپر ایگو تجزیه و تحلیل می کند، سپس سیگنال هایی را به هیپوتالاموس می فرستد. آمیگدال می گوید فرار کن ، ساکت باش، مبارزه کن ، یخ بزن، و ... آمیگدال است که تصمیم می گیرد در این شرایط چه چیزی بهتر است و حرف آخر را می زند.هدف روان درمانی نوروبیولوژیک ترمیم این اختلال ها است . دکتر دوانلو نشان داده است که از طریق تخلیه شدید عصب زیستی عواطف ، می توان سیستم عملیاتی مغز (تجربه های دوران کودکی ) را بازنویسی کرد. آسیب در دلبستگی و رابطه کودک و مراقبین موجب می شود فرد نتواند از قدرت همدلی خود استفاده کند و اضطراب پیامد این امر است. دکتر دوانلو کشف کرد وقتی درد و خشم با انتقال به درمانگر و کنترل شده بیرون می آید و تجربه می شود، فرد می تواند درک کند و نتیجه آن این است که دوست داشتن مراقبین خود را می تواند تجربه کند و همدلی با خود و آنها شکل می گیرد. سیستم همدلی در هم لوب فرونتال است و خشم نیز در لیمبیک سیستم است. با تجربه خشم در درمان تغییرات در قسمت همدلانه مغز شروع می شود و فرد می تواند قدرت بخشش و همدلی پیدا کند و این تجربه مستمر است که منجر به تغییر می شود. در این سفر، تصویر و شخصیت فرد از خود تغییر می کند.

نویسندگان

مسعود عمادان

رواندرمانگرneuro_distdp

فاطمه زم

رواندرمانگرD_ISTDP