بررسی کاریولوژیکی برخی از گونه های جنس اسپرس (Onobrychis sp. )

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 515

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NABATAT09_1097

تاریخ نمایه سازی: 25 مهر 1393

چکیده مقاله:

ژرم پلاسم مورد استفاده در این بررسی شامل ۱۲ گونه مختلف از جنس اسپرس (Onobrychis sp. ) بود که با استفاده از سیستم آنالیز تصویری مورد مطالعه سی توژنتیکی قرار گرفتند . برای این منظور پس از کشت و جوانه زنی بذور، قسمت انتهایی ریشه آن ها جدا گردید و سپس به ترتیب مراحل پیش تیمار (آلفا برومونفتالین)، تثبیت (محلول لویتسکی)، هیدرولیز (هیدروکسیدسدیم) و رنگ آمیزی (هماتوکسیلین) روی نمو نه ها انجام شد و پس از ته یه اسلاید به روش اسکواش، تصاویر کروموزومی تهیه گردید سپس یکسری از پارامترهای سیتولوژیکی نظیر طول کل کروموزوم (TL)، طول بازوی بلند (LA)، طول بازوی کوتاه (SA)، ارزش نسبی کروماتین (VRC)، نسبت بازوها (Arm ratio: L/S) و شاخص سانترومری (CI) که بیانگر نسبت بازوی کوتاه به طول کل کروموزوم است، محاسبه شد. در این بررسی برایتعیین وضعیت تکاملی گونه ها ، ضمن استفاده از جدول دو طرفه Stebbins ، پارامترهای تقارن کاریوتیپی نظیر A1 و A2 و TF% و DRL محاسبه شد . براساس نتایج بدست آمده، در بین گونه های مورد مطالعه دو سطح پلوئیدی دیپلوئید (16 و 14=2n=4x) و تتراپلوئید (28=2n=4x) و دو پایه کروموزومی X=7,8 وجود داشت . در جدول دو طرفه Stebbins، گونه های O. gypsicola 2566 ،O. radiata و O. hohenackeriana کلاس B و سایر گونه ها کلاس A را بخود اختصاص دادند که این امر بیانگر شدت تغییرات بین کروم وزومی و وجود کاریوتیپ نامتقارن و در عین حال متکامل در گونه های مذ کور می باشد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس در قالب طر ح کاملا تصادفی نامتعادل نشان داد که بین ژنوتیپ ها از لحاظ همه صفات اندازه گیریشده اختلاف معنی داری وجود دارد که این امر مؤید تنوع کروموزومی در گونه های مورد بررسی است . در تجزیه به مولفه های اصلی، دو مؤلفه اول و دوم در مجموع 95/30 درصد از کل واریانس موجود بین گونه ها را توجیه نمودند براین اساس در مؤلفه اول صفات طول بازوی بلند و طول کل کروموزوم و در مؤلفه دوم صفات طول بازوی کوتاه، شاخص سانترومری و نسبت بازوها بیشترین نقش را در واریانس بین گونه ها ایفا نمودند . در تجزیه کلاستر به روش Ward، با برش دندروگرام در فاصله ژنتیکی 2/75، گونه های مورد مطالعه در دو کلاس مختلف قرار گرفتند. براین اساس گونه های O. radiata، O. crista ، O. transcaspica ، O. sativa ، O. hohenackeriana ، O. aucheri ، galli و O. gypsicola (2569) در یک کلاس و گونه های O. gypsicola (2566) ، O. cornuta ، O. altissima و O.persica و O. sintenisii در کلاس دیگر قرار گرفتند. بنظر می رسد دو صفت طول کروموزوم و طول بازوی بلند بعنوان مهم ترین عواملی هستند که باعث جدائی گونه ها و استقرار آن ها در در دو کلاس مختلف شده اند. براساس نتایج حاصله بیشترین فاصله ژنتیکی بین گونه های O.altissima و O. radiate مشاهده شد . همچنین دو گونه O. aucheri و O. crista galli کمترین فاصله ژنتیکی را نشان دادند. بدون شک گونه هایی که در فواصل دور از هم قرار گرفته اند دارای بیشترین نا همگنی در ابعاد و ساختار کروموزومی هستند و اینناهمگنی ممکن است منجر به ایجاد ناسازگاری ژنومی از جمله ضعف باروری در نتاج حاصل از تلاقیها ی آن ها گردد . در نهایت دیاگرام پراکنش گونه ها براساس دو مؤلفه اصلی اول و دوم ترسیم شد که براین اساس گونه ها در دو گروه کاملا مجزا قرار گرفتند که مؤید نتایج بدست آمده از تجزیه کلاستر بود.

کلیدواژه ها:

اسپرس ، تجزیه به مولفه های اصلی ، سیتو ژنتیک ، سیستم آنالیز تصویری

نویسندگان

سیدمحسن حسام زاده حجازی

استادیار موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع

مهدی ضیائی نسب

کارشناس ارشد موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع