بررسی مقایسه ای دیدگاه های هگل، مارکس و گرامشی در باره دولت و جامعه مدنی
محل انتشار: دو فصلنامه پژوهش سیاست نظری، دوره: 3، شماره: 4
سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,140
فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_POLITIC-3-4_004
تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1393
چکیده مقاله:
هدف این مقاله بررسی مقایسه ای آرای سه تن از نظریه پردازان تضادگرا، یعنی هگل، مارکس و گرامشی در باره دولت و جامعه مدنی و مناسبات بین آن دو است . هگلجامعه مدنی را به منزله ترکیبی از سه نظام اقتصادی، حقوقی و انسجامی (پلیس و اصناف) قلمداد می کرد که بین خانواده و دولت قرار می گیرد و در نهایت، جانشیندولت می شود و مارکس از جامعه مدنی به عنوان حوزه کا ر و زندگی روزمره که حوزه ای صرفاً اقتصادی و غیرسیاسی است، نام می برد. بر خلاف هگل و مارکس،گرامشی جامعه مدنی را به مثابه فضایی فرهنگی قلمداد می کند. نتیجه این تحلیل نظری تطبیقی نشان می دهد هر چند هر سه نظریه پرداز تضادیاصول فلسفه هر چند اجتماعی مشترکی را پایه های تحلیل خود قرار داده اند، نتیجه گیری آنها از الگوسازی جامعه با یکدیگر فرق دارد . هگل طرح سه وجهیخانواده جامعه مدنی دولت را جانشین طرح کلاسیک دو وجهی خانواده - دولت شهر ارسطو نمود. همچنین الگوی مارکسیستی زیربنا (جامعه مدنی ) و روبنا(دولت)، در نزد گرامشی به الگوی زیربنا (اقتصاد) و روبنا (جامعه مدنی نهادهای غیردولتی + دولت) تغییر پیدا کرد. دولت گرامشی یک دولت ترکیبی است که ازرضایت (سلطه) + زور (قدرت) تشکیل شده است و از این رو، هم زیربنایی است و هم روبنایی.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدتقی سبزه ای
استادیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی