بررسی نقش وقف در ادامه جریان آب قنات های بیمرغ، روشناوند و نوده پشنگ شهرستان گناباد

محل انتشار: همایش ملی قنات
سال انتشار: 1383
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 684

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SNCGO01_001

تاریخ نمایه سازی: 25 فروردین 1394

چکیده مقاله:

بسیاری از نام های آبادی های گناباد همانند شهرستان ریشه در تاریخ اسطوره ای و باستانی داشته و حکایت از احداث قنوات در ارمنه قدیم (دروزان اغاز تاریخی و شاید قبل از تاریخ و کتابت) دارد بدیهی است که ابتدا این قنات ها ایجاد و سپس در اطراف آن سکونت گاه تشکیل گردید و به تناسب وضعیت جغرافیایی بانی احداث قنات مردم ساکن در محل ئ سایر عوامل موثر بر آن آبادی و قنات نهاده شده است. روستاهای بیمرغ و روشناوند و نوده پشنگ از جمله اینگونه روستاها می باشند که هر ک با چندین رشته قنات متصل در نزدیک روسا به صورت یک جوی آب واحد ظاهر می شده است قسمت هایی از این قنات ها و اراضی مزروعی از قرن دهم ه.ق به صورت وقف بر آستان مقدس امام علی بن موسی الرضا(ع) گردیده است که از جمله در سال (957 ه.ق) سیزده سهم از چهارده سهم روستای بیمرغ توسط مالک آن به نام ابوالفتح علی الحسینی وقف آستان اسناد و موقوفات موجود است با توجه به بررسی اسناد مذکور و سوابق اجاره و اطلاعات و مشاهدات این قنات ها تا دهه هزار و سیصد و چهل شمسی با بادهی خوب فعال بوده ولی بعد از اصلاحات ارضی و از دهه 1350 به بعد آب آنها رو به کاهش نهاد به طوری که قسمت عمده ای از رشته های متعدد قنات های آنها به ویژه در بیمرغ و روشناوند خشکیده است که عوامل متعدد از جمله عدم رسیدگی به موقع برای لایروبی و تنقیه قنات ها و پیشگیری از حفر چاه های اراضی صاحب موقوفات (استان قدس رضوی) و مستاجرین از جهت امکانات مالی مشکلی و جلوگیری از مسدودی آنها و ... بهتر انجام می گرفت و زارعین نیز با شیوه ای سنتی و مدیریت سنتی مجبور به انجام وظایف خود در طول سال و برای برداشت محصول بیشتر بودند هر چند که آنگونه مدیریت و شیوه کار مستاجرین با زارعین در بسیاری از موارد منطبق با معیارهای قاتونی و شرعی و اخلاقی نبود. اما با حذف همان شیوه در اصلاحات ارضی مدیریت و مسئولیت مناسبی برای اقدامات لازم در جهت حفاظت از این منابع ارزشمند آبی جایگزین نشد. نمونه های مشابهی که در اطراف این روستاها وجود داشت و مالکیت با زارعین بود به خاطر حفظ منافع تولید بیشتر و مالکیت خود در جهت نگهداری قنوات کوشیده و حتی آبدهی آن بیشتر شده همانند روستاهای اروک و سو در حالی که در روستاهای دارا موقوفه علیرغم واگذاری سهام هر ملک به زارعین چون خود را مالک واقعی ندانسته و سایر مستاجیرین هم از روی سر آنها رفته بودند و مالک اصلی هم که آستان قدس رضوی بود حاضر به هزینه کردن بر روی ملکی که دیگر درآمدی نداشت بود. لذا علاوه بر کاهش و یا خشک شدن آب حتی در سال های اولیه پس از اصلاحات ارضی سطح برداشت محصول در هکتار به شدت کاهش یافته

نویسندگان

ذبیح اله خلوصی راد

پژوهشگر میراث فرهنگی