بررسی موانع ریزساختی اعمال مدیریت دانش در مدارس دوره ابتدایی

امروزه دانش چرخ های اقتصادی کشورها را به حرکت درمی آورد و نگرش نسبت به دانش آکادمیک و تجارت در سراسر دنیا تغییر کرده است. در همه سازمان ها چه آموزشی و چه عملی و چه سازمان های برای افزایش اثر بخشی و توان رقابتی خود به سمت دانش و فرایندهای مدیریت دانش روی آورده اند. رقابت جهانی، کم شدن کاربرد نیروی انسانی و افزایش کاربرد فناوری در انجام امور، کم شدن زمان لازم برای تجربه و کسب دانش، از دست دادن دانش در اثر خروج کارکنان و ....سبب شده تا سازمان ها جهت باقی ماندن در عرصه جهانی به مدیریت دانش را می آورد مثبت در این مقاله توصیفی - پیمایش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخت، هفت عامل ساختار، فرایندهای داخلی، فناوری، منابع انسانی، اندازه گیری و رهبری جهت استقرار مدیریت دانش در دوره ابتدایی در شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفته است به جامعه آماری مقاله حاضر را که کلیه مربیان مدارس دوره اول ابتدای شهر قزوین تشکیل داده اند تا به روش نمونه گیری تصادفی بوده و برای حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دهنده این مطلب می باشد که از دیدگاه مربیان دوره ابتدایی شهر قزوین فاقد زیرساخت مناسب استقرار مدیریت دانش بود و به ترتیب عوامل اندازه گیری فناوری اطلاعات، منابع فرهنگی، سازمانی و منابع انسانی از مهم ترین موانع مدیریت دانش می باشند مثبت و برای پیاده سازی مدیریت دانش در این مراکز نیاز به تقویت این زیرساخت ها به ترتیب اولویت خواهد بود .

کلیدواژه ها:

موانع زیر ساختی ، مدیریت دانش ، منابع انسانی ، سازمانی ، فرهنگی ، فناوری اطلاعات