قتل های ناموسی (قربانی شدن زنان) به عنوان سازوکار پیشگیری از جرایم اجتماعی در جوامع سنتی
محل انتشار: همایش بین المللی زنان و زندگی شهری
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,964
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
WULCONF01_153
تاریخ نمایه سازی: 19 خرداد 1396
چکیده مقاله:
جوامع سنتی با خصیصه های فرهنگی و هنجاری کاملا متمایزی با جوامع دیگر تعریف و مشخص می شود. قواعد و هنجارهای حاکم بر این گونه جوامع که از ساختار اجتماعی و تجربه زیسته آن ها ناشی می شود برای پیشگیری از جرایم اجتماعی سازوکار خشنی بنام قتل ناموسی را تعبیه نموده اند. هدف اصلی این سازوکارها محدودی سازی رفتار و آرزوهای بشری، کاهش نابهنجاری اجتماعی و تهدید کج روان و خرده فرهنگ ها به مجازات است تا از وقوع رفتارهایی که وجدان یا عصبیت جامعه را تحریک یا جریحه دار می نماید خودداری نماید. قتل ناموسی به کشته شدن زنانی اطلاق می شود که توسط اعضای درجه خانواده، فامیل، جامعه یا به حکم ریش سفیدان و بزرگان جامعه صورت می گیرد. در اصل به نوعی رفتار غیراخلاقی و ضد هنجار اجتماعی گفته می شود که در نوع خود کج روی محسوب شده و در عرف جامعه شرف، اعتبار و وجهه اعضای خانواده را تهدید کرده و تنها راه زدودن این داغ ننگ اجتماعی و تطهیر سازی آن، قتل ناموس است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که برحسب نظریه عصبیت ابن خلدون ، وجدان جمعی امیل دورکیم و تیوری دوقطبی فردیناند تونیس ، قتل ناموسی در جوامع سنتی جهت ارضای احساسات جریحه دار شده وجدان اجتماعی صورت می گیرد و این عمل نوعی برچسبی است بر خانواده که بنا بر فشار اجتماعی بایستی به این عمل اقدام کند و هدف اصلی این عمل، مجازات کج روانی است که نظم اجتماعی را به چالش کشیده و از فرامین جامعه سرباز زده اند. درنتیجه قتل ناموسی به عنوان سازوکار پیشگیری از رفتارهای غیراخلاقی و نابهنجاری اجتماعی است تا بر کنشگران نظارت کرده و بستر وقوع جرایم اجتماعی ازجمله زنا با نامحرمان، برقراری روابط نامشروع و تخطی از فرمان ها بزگان جامعه را از بین برده و کج روان را به همنوایی، حفظ انسجام اجتماعی، تقویت همرنگی و تفرد زدایی و جمع محوری سوق دهد. به تعبیر والتر رکلس عمل قتل ناموسی از بازدارنده بیرونی قوی محسوب می شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رضا صفری شالی
استادیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه خوارزمی( تربیت معام سابق)
طاها عشایری
دانشجوی دکتری و پژوهشگر مسایل اجتماعی ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :