ارزیابی حاشیه نشینی و مشکلات آن و ارتقاء سطح توانمندسازی مطالعه موردی: محله چاهستانی ها بندرعباس

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 638

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSHCONF04_004

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1397

چکیده مقاله:

با تمرکز فقر در شهرها در طول چند قرن اخیر و به موازات صنعتی شدن جهان، جنبه های کالبدی فقر در قالب محلههای فقیرنشین و اسکان غیررسمی عینیت یافت. برای حل این مساله، رویکرد توانمندسازی در دهه 1980 مطرح شد. این رویکرد، اجتماعات غیررسمی را نه به عنوان یک معضل بلکه به عنوان یک دارایی اجتماعی نگریسته تا توانمندسازی را جایگزین فرهنگ فرهنگ فقر بنماید. بنابراین تحقیق حاضر با تاکید بر مفاهیم و اصول توانمندسازی به ارزیابی حاشیه نشینی و مشکلات آن و ارتقاء سطح توانمندسازی محله چاهستانی های بندرعباس پرداخته ایم. این تحقیق با نگرشی کمی-کیفی انجام شده و عمدتا توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بهره گیری از روشهای آماری، روش اسنادی- کتابخانه ای و پیمایش است. در مطالعات اسنادی از منابع داخلی و خارجی موجود در رابطه اسکان غیررسمی و راهبرد توانمندسازی سکونت گاه های غیررسمی و گزارش ها و طرح های موجود درباره محله چاهستانی استفاده گردیده است. همچنین در مطالعات پیمایشی و میدانی نیز از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده وضعیت کالبدی - اجتماعی و اقتصادی محله چاهستانی استفاده شده است. پس از استخراج جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 پرسشنامه در بین ساکنین محله چاهستانی و 15 پرسشنامه در بین کارکنان سازمانهای ذی ربط شهری شهرداری منطقه بندرعباس، سازمان عمران و بهسازی شهری بندرعباس) پر شده و دادههای بدست آمده در نرمافزار تحلیل آماری Spss مورد آزمون قرار گرفتند که جهت آزمون دادهها نیز از آزمون آماری تی تک نمونهای(-One Sample T (Test استفاده شده است. آزمون فرضیه اول: میانگین نمونه تحقیق با میانگین فرضی یا مورد انتظار تحقیق = Tv27 داری تفاوت -2/69 واحد است. با درجه آزادی df=384- 1 383، در سطح معناداری =sig0/000 و با ضریب اطمینان 0/95 که فقط 5 درصد احتمال دارد که اختلاف بین میانگین نمونه و جامعه ناشی از شانس باشد، فرضیه خلاف صفر تایید میشود. به عبارت دیگر فرضیه صفر تحقیق مبنی بر اینکه محله در ارتقاء و توانمندسازی ساکنین موفق بوده است، رد میشود. بنابراین با توجه به اینکه 5 سال فعالیت محله چاهستانی ها میگذرد، تا قبل از انجام این تحقیق انتظار میرفت میزان موفقیت آن در حد متوسط 27 باشد اما نتایج آزمون میانگین موفقیت را 24 نشان داد که حاکی از عدم موفقیت طرح در سطح مورد انتظار است.آزمون فرضیه دوم: میانگین نمونه تحقیق با میانگین فرضی یا مورد انتظار تحقیق Tv=96 داری تفاوت -54.43 واحد است. با درجه آزادی (df=384-1)383، در سطح معناداری =sig0/000 و با ضریب اطمینان 0/95 که فقط 5 درصد احتمال دارد که اختلاف بین میانگین نمونه و جامعه ناشی از شانس باشد، فرضیه صفر تایید میشود. به عبارت دیگر دلیل کافی برای رد فرضیه صفر وجود ندارد. در نتیجه با دلایل فوق فرض خلاف صفر مبنی بر اینکه الگو و رویکرد توانمندسازی محله چاهستانی ها با رویکرد توانمندسازی انطباق دارد و در تحقق اهداف و ارتقای شاخصهای توانمندسازی موفق بوده است، رد میشود.

نویسندگان

افشین سفاهن

گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری،عضو هییت علمی دانشگاه پیام نور،واحد تهران

عبدالحسین شه روزی

کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری(گرایش بهسازی و نوسازی شهری)،واحد اصفهان