بهبود روش ارزیابی ریسک حریق و انفجار در یک پالایشگاه گازی با استفاده از منطق فازی
محل انتشار: دوازدهمین همایش تازه های علوم بهداشتی کشور
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,144
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IHSC12_010
تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1398
چکیده مقاله:
زمینه و هدف: برای حفظ ایمنی صنایع فرایندی، روش های مختلف شناسایی و ارزیابی و کنترل خطرات وجود دارد. یکی از این روش ها در ارزیابی ریسک حریق و انفجار، شاخص DOW است که فاکتور خطرات را در رابطه با مواد و فرایند های مختلف استفاده میکند تا خطر حریق و انفجار را مرحله به مرحله ارزیابی و تعیین کند. مطالعه حاضر جهت بهبود روش آنالیز ریسک حریق و انفجار و مدیریت آن ها از روش منطق فازی استفاده کرده است تا میزان عدم قطعیت (خطا در رسیدن به نتیجه صحیح) را کاهش دهد.روش کار: در مطالعه توصیفی حاضر بعد از بررسی فرایند تفکیک گاز، به منظور مطالعه بیشتر بر روی تجهیزاتی که دارای سطح ریسک بالا بودند، شاخصDOW به کار گرفته شد. سپس برای بهینهسازی رفتار پارامترهای تاثیرگذار بر شاخص DOW از منطق فازی استفاده گردید. تا میزان صحت نتایج بدست آمده افزایش یابد.یافته ها: مقادیر ریسک حاصل از بهینه سازی منطق فازی برای هر چهار ماده شیمیایی بیشتر از شاخص حریق و انفجار محاسبه شد. در هر دو روش، درجه ریسک متان طبق شاخص حریق و انفجار 262/1 و برای منطق فازی 265/6 بیشتر از سایر گازها بود. در مقابل، کمترین مقدار درجه ریسک مربوط به بوتان بود (شاخص حریق و انفجار 231/3 و بر اساس منطق فازی 248/6 تشخیص داده شد). علیرغم درجه ریسکهای متفاوت در هر دو روش (روش هایDOW و روش فازی) و همچنین برای هر چهار ماده شیمیایی، سطح ریسک تعیینشده برای همه موارد خیلی زیاد به دست آمد.نتیجه گیری: برای وقوع یک حریق یا انفجار مجموعهای از عوامل با یکدیگر ادغام میگردند. شاخصهای کمی که قبلا ارائه داده شده است، علاوه بر صرف زمان زیاد برای دستیابی به نتایج، به دلیل پیچیدگی محاسباتی اغلب جوابهای نهایی آنها نادرست و به دور از واقعیت است. بنابراین استفاده از منطق فازی روش مناسبی برای کاهش خطا و کاهش زمان محاسبات میباشد و نتایجی که ارائه میدهد به واقعیت نزدیکتر بوده و از حساسیت بیشتری برخوردار است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
وحید احمدی مشیران
دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
آیسا قاسمی کوزه کنان
دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
حمیدرضا جمشیدی سولوکویی
کارشناسی ارشد، رشته مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
علی کریمی
دانشیار، گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران.