بررسی رهیافت های سازمانی و مقایسه شباهت ها و تفاوتهای پارادایم های کارکردگرا و ساختارگرا در سازمانها و نقش آنها در مدیریت سازمانی

اگر قرن حاضر را جامعه سازمانی قلمداد کنیم، ادعایی نابجا نکرده ایم. بنگاه های تولید و توزیع کالا، موسسه های تامین خدمات، ارتباطات، گذراندن اوقات فراغت... همگی از ره آوردهای جهان پیچیده امروز ما هستند. در اثر حاضر،تقریبا0 جایی که فاقد سازمانی باشد نمیتوان یافت. غلبه سازمانها بر همه شئون زندگی ما یک دلیل اهمیت آنهاست. سازمانها میتوانند تحقق هدفهایی را که برای هر فرد یا انسانی دور از دسترس هستند مانند ایجاد برجها، ساختن سدها، رفتن به کره ماه...امکانپذیر کنند. سازمانها وجوهی چندگانه دارند و بسیار پیچیده اند. ازاین رو استفاده از چارچوبی ساده که ویژگیهای اصلی سازمانها را بنماید در اینکه ما از سازمانها به شناختی مقدماتی برسیم، موثر خواهد بود. سازمانها از چهارعنصر اصلی به هم پیوسته ساختار اجتماعی، کنشگران و اعضای سازمان، هدفها و فناوری که در داخل محیطی خاص فعالیت میکنند، تشکیل میشوند. در این پژوهش با روش کتابخانه ای و جستجوهای اینترنتی مروری گذری بر مبانی فلسفی و فکری دیدگاه ها، نظریات و پارادایم های موجود پرداخته، نظریات سازمانی موردبررسی قرار گرفت. مختصری رهیافت سنتی، علم مدیریت... معرفی شد. در این راستا از تاثیرگذاران هر نظریه نامی برده شد. پارادایم های مختلف معرفی و دو پارادایم کارکردگرا و ساختارگرا بررسی شباهت ها و تفاوت های آنها مقایسه شد که مشخص شد هرکدام در موقعیت و شرایط خاص اعتباردارند. ولی با توجه به اینکه پارادایم کارکردگرا، بیشترین سهم نظریه ها و تحقیقات را در زمینه سازمانی بر عهده داشت و در علم جامعه شناسی دانشگاهی بیشترین سهم را بر عهده دارد.

کلیدواژه ها:

پارادایم ، کارکردگرایی ، ساختارگرایی ، تئوریهای مدیریت و سازمان ، عینیت گرایی.