عاملیت انسان از منظر روانشناسی اجتماعی

2 اسفند 1402 - خواندن 3 دقیقه - 225 بازدید

اریکسون و هویت

اریک اریکسون[1] با طرح وضعیتی به نام کسب هویت[2] افرادی را توصیف می کند که خود را به انتخابهای خویش متعهد می دانند و معتقد است که در شکل گیری این هویت عوامل اجتماعی و تاریخی تاثیرگذار است.. به نظر می رسد بر طبق دیدگاه اریکسون مرحله وقفه هویت[3]که در جریان کسب هویت فرد رخ دهد ، مربوط به مرحله ای باشد که فرد هنوز از غالب هویت یافتنی و اولیه خویش بیرون نرفته است. بدین ترتیب می توان یک نوع ارتباط و همخوانی در کسب هویت اریکسون با هویت ساختنی در دیگاه عاملیت انسان مشاهده نمود. زیرا در کسب هویت اریکسون و هویت ساختنی دیدگاه عاملیت انسان هردو وضعیتی برقرار شده است که فرد شالوده آن را به دست خویش پایه ریزی می کند و بر جنبه هویت یافتنی خویش غلبه و رجحان دارد.

عاملیت انسان در قرآن،مفهوم اساسی و مسلم است و عمل انسان به معنای دقیق کلمه، به خود او قابل انتساب است. یعنی به درستی می توان گفت که او این عمل را انجام داده است.

آدلر و موجودیت عمل آدمی

به نظر آلفرد آدلر،[4] هر انسانی در درجه اول موجودی اجتماعی است. وشخصیت ما به وسیله محیط اجتماعی و تعامل های منحصر به فرد ما شکل می گیرد . آدلر معتقد بود که فرد، سبک زندگی خود را به وجود می آورد. ما انسانها فعالانه درگیر آفریدن خودمان و هدایت کردن آینده خویش هستیم (شولتز،143). ما خود ، شخصیت و منش خویش را به وجود می آوریم . طرح مفهوم نیروی خلاق توسط آدلر و بی همتا بودن هر فرد و طرح فردیت و فردنگری، همچنین ارجحیت بخش هشیار آدمی به عنوان محور شخصیت انسان ،قرابت و همخوانی با دیدگاه عاملیت انسان مبنی بر پی ریزی بنیان و شالوده شخصیت فرد بر مبنای هویت ساختنی انسان عامل است.

فروم و عمل آدمی

اریک فروم [5] با طرح نیازهای انسانی چون تعالی،هویت، و معیار جهت یابی به فرد انسانی با نگاه عاملیت می نگرد و نقش فرد در ساختن هویت خویش را به خاطر داشتن توانایی و منطق برجسته می سازد. او تصریح می کند که ما نیاز داریم آدمهای خلاق وثمربخش شویم. و خاطرنشان می سازد که ما در جریان آفرینش،خواه آفرینش زندگی باشد یا اشیای مادی ،هنر،عقاید از حالت سطحی و منفعل فراتر رفته و به حالت آزادی و هدفمندبودن وارد می شویم. فروم با اشاره به نیاز انسان به معیار جهت یابی [6]و هدفی برای ایثار[7] که از نیروی عقل و قدرت تخیل ما ناشی می شودکه به معیاری برای معنی دادن به پدیده های دنیای بیرونی نیاز دارند،در واقع ما به هدفی نیاز داریم که خود را به آن متعهد ساخته و ازطریق آن بتوانیم معنی پیدا کنیم.

[1] Erik Erikson

[2] Identitty Achievement

[3]Moratorium

[4]-Alfred Adler

[5] - Erich Fromm

[6] - Frame of Orientation

[7] - Object of Devotion 

 مقایسه ای تحلیلی میان دیدگاه عاملیت انسان در قرآن و دیدگاههای روانشناسی اجتماعی مردم نگر.