عناصر اساسی عمل از منظر قرآن

13 مرداد 1402 - خواندن 6 دقیقه - 167 بازدید

عناصر اساسی عمل از منظر قرآن کریم.

نقش عنصر شناختی در عمل را می توان از جهات مختلف مورد توجه قرار داد. در اینجا دست کم، از چهار جهت می توان سخن گفت. نخست،شناخت از جهت نوع آن قابل تقسیم است،همچون شناخت نظری و عملی. در اینجا شناخت نظری از حیث نقشی که در عمل ایفا می کند مورد توجه است، نه به صورت شناخت نظری محض. دوم، شناخت را از جهت گستره نیز می توان قابل تقسیم دانست. مانند شناخت کم دامنه یا بلند دامنه ی عامل نسبت به عمل. سوم ، شناخت را از حیث استواری می توان مورد توجه قرار داد و آن را به انواعی مانند شناخت یقینی یا ظنی تقسیم کرد و تاثیر آن ها را بر عمل بررسی کرد. چهارم ،شناخت از جهت سطوح،قابل تقسیم به شناخت های درجه ی یک و درجه ی دو است. برای مثال،تامل و بازبینی نسبت به عمل در هر مرحله ای از تکوین آن، نوعی شناخت درجه ی دوم محسوب می شود. در ادامه،تاثیر شناخت در هریک از این انواع را مورد بررسی قرار می دهیم. 

الف-نوع شناخت؛عملی و نظری 

در برخی از آیات قرآن،عمل آدمی،تنها در محدوده شناخت فرد از عمل خود تحلیل نشده،بلکه در چارچوب شناخت وی از واقعیت ها تبیین شده است. این واقعیت ها اعم از واقعیت خدا، جهان، دنیا و واقعیت خود انسان است. می توان این دو نوع شناخت را نظری و عملی نامید. البته مقصود از نظری در اینجا تنها شناخت نسبت به امور مستقل از وجود آدمی نیست،بلکه شامل شناخت نسبت به واقعیت خود انسان نیز است. در مقابل، شناخت عملی،شناختی است که فرد از عمل مورد نظر خود دارد که گاه از آن تحت عنوان تصور و تصدیق نسبت به عمل یاد شده است. برای مثال، شناخت عملی در عمل غذا خوردن، حاکی از این است که فرد باید ابتدا تصوری از غذایی داشته باشد و خوردن آن را تصدیق کند تا این شناخت سرانجام به عمل خوردن ختم شود. اما شناخت نظری، اموری از این قبیل است که وی چه تصور کلانی از خود به عنوان انسان یا چه تصوری از جهان دارد. برای مثال، وی ممکن است خود را تنها موجودی لذت جو بداند و غذا خوردن را در دامنه ی آن درک کند ،یا چنان که ممکن است جهان را مبتنی بر ندرت یا وفور نعمت درک کند. 

اکنون نمونه هایی از تبیین عمل انسان بر حسب اینگونه شناخت های عملی و نظری را بیان می کنیم. در یک نمونه، سخن از یونس نبی است که وقتی از هدایت امت خود مایوس شد،آنها را نفرین کرد و منتظر بود که خداوند عذابی بر آنها نازل کند،اما به سبب 

توبه ای که آنان کردند،خداوند عذاب از آنان را رفع کرد و یونس با مشاهده ی این که آنان عذاب نشده اند،خشمگینانه از آنان جدا شد و رفت:« و ذالنون را یاد کن آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم.» انبیاء 87 

در تحلیل این عمل یونس،یک پرسش این است:چرا یونس خشمگینانه از امت خود جدا شد؟پاسخ این است که وی،براساس یک شناخت عملی،تصور کرد که سخنش بی اعتبار شده و اعتراض به این بی اعتباری،از طریق جداشدن از آنان شکل می گیرد و بنابر این راه خود را جدا کرده و رفته است.اما قرآن این شناخت عملی وی را در قالب شناخت نظری بزرگی قرار می دهد و آن این است :یونس چنین گمان کرد که خدا هرگز بر او قدرتی ندارد و به سبب این شتابزدگی در داوری نسبت به امت خود،بر وی سخت نخواهد گرفت. به عبارت دیگر،اگر او تصور دیگری از خدا می داشت و می دانست که خداوند در برابر شتاب در داوری نسبت به سرنوشت و حیات مردم،سخت گیر است،چنین خشمگینانه راه خود را از مردم جدا نمی کرد. بر این اساس،زیرساخت شناختی عمل یونس،دو لایه دارد: یک لایه ی شناخت عملی و یک لایه ی شناخت نظری در مورد نقش خدا در رابطه با وی. پیداست که بدون هر یک از این دو لایه،تبیین عمل یونس ناقص خواهد بود.

نمونه دیگر از تبیین عمل بر حسب شناخت عملی و نظری را در آیه زیر ملاحظه می کنیم:« و از بیم تنگدستی فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آنها و شما روزی می بخشیم. آری، کشتن آنان همواره خطایی بزرگ است.» اسراء 31

در اینجا نیز عمل کشتن فرزندان دارای یک لایه شناخت عملی است و آن این است که پدر و مادر فقیر فکر می کنند که فرزند نان خور است و اگر کم شود،آنان برخوردارتر خواهند بود و در نتیجه به کشتن آنان اقدام می کنند. اما در این آیه،یک لایه شناخت نظری نیز افزوده می شود و آن این است که آنان تصور می کند که خودشان تامین کننده روزی خویش هستند، در حالی که خدا،تامین کننده ی روزی خود آنان و فرزندانشان است. به عبارت دیگر،اگر شناخت عملی آنان در متن این شناخت نظری قرار بگیرد،آنان مرتکب این عمل زشت نخواهند شد. در نتیجه، تبیین عمل فرزندکشی،با دولایه ی شناخت عملی و شناخت نظری در پدر و مادر، میسر گردیده است. 


ب- گستره ی شناخت عملی کم دامنه و بلند دامنه 

دومین عنصر شناختی عمل در یادداشت بعدی خواهد آمد........

برگرفته از کتاب ارزشمند (عاملیت انسان رویکردی دینی و فلسفی) تالیف استاد دانشگاه تهران آقای دکتر خسرو باقری نوع پرست.