خوانش بدن در نقاشی های پیکاسو با مفاهیم فلسفی دلوز
محل انتشار: مبانی نظری هنرهای تجسمی، دوره: 5، شماره: 2
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 555
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_VISUA-5-2_003
تاریخ نمایه سازی: 19 بهمن 1399
چکیده مقاله:
بدن بدون اندام دلوز، در نتیجه کنار گذاشتن دیدگاه دوگانه انگاری و ایده بدن بدون فاعل شناسا(مرکزیت ثابت)، ارائه شده است. انسان حاصل از این نگرش، موجودی است که ورای مساله هویت، جنسیت یا هر ساختار از پیش موجود، در حال شکل گیری در لحظه است و این شدن های بی وقفه، هستی او را سبب می شود. به عبارتی دیگر، بدنی در حال صیرورت که تا لحظه مرگ از حرکت و تغییر باز نمی ایستد. در این میان، با بررسی آثار پیکاسو، بهخصوص سلف پرتره های او با بدن هایی چندتکه و در عین حال یکپارچه ای مواجه می شویم که در زمان شکسته می شوند؛ از نو ساخته و در نهایت انسان جدیدی را علیرغم ثابت بودن سوژه بهوجود می آورند. با این ادعا که شیوه پیکاسو در به تصویر کشیدن سوژه هایش فراتر از تبعیت صرف، از سبک هنری بوده و می توانسته نمایشی از ایدئولوژی هنرمند باشد، این پرسش را مطرح می کنیم که: ممکن است در برخی از آثار بهخصوص آثار متاخر هنرمند، بدن ها قابلیت خوانش را با بدن بدون اندام دلوز، داشته باشند؟ برای پاسخ به پرسش، با استفاده از شیوه تحلیلی– توصیفی و بهکارگیری منابع معتبر کتابخانه ای در به نتیجه رساندن پویش، این بحث مطرح شد که، بدن های پیکاسو بدن هایی در حال شدن و صیرورت بوده که در فضای نسبی و ریمانی طراحی شده اند و نمایشی از حضور در لحظه و فضای حاکم بر نقاشی هستند. از اینرو، می توانند با بدن بدون اندام دلوز مقایسه شوند. در نهایت، هرچند این ادعا که پیکاسو با اشراف بر تفکر فلسفی مسلط بر سده بیستم دست به خلق آثار هنری خود زده، قابل اثبات نیست، اما ادعای مطابقت برخی پیکرها با بدن بدون اندام دلوز وارد بوده که طی جدولی در انتها خلاصه شده است. اهمیت این پویش، در یافتن ارتباط منطقی میان فلسفه پست مدرن و هنر سده بیستم است که می تواند روشی برای تطابق هایی از این دست میان هنرهای تجسمی و فلسفه باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
پریا چوبک
دانشجوی دکتری، گروه فلسفه هنر، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران- ایران
محمد اکوان
گروه فلسفه، واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران- ایران
زهرا رهبرنیا
دانشیار گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا (س)
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :